جوان و جواني در آيينۀ احاديث (3)

نويسنده: حجت الاسلام مهدي نيلي پور




حديث 9
حالات جواني

موهوم بافي، خيال پردازي، بازي با آرزوها، ميل به استثنائي بودن، قانون شکني، خشم و گاهي حاکميت شهوت و هوسراني برخي از روحيات و حالات دوران جواني است بسياري از اين حالات در صورت تقويت دانش و خردمندي و فضاي خوب تربيتي قابل کنترل مي باشد اما در صورتي که اين خصلتها کنترل نشود جوان را به مرز جنون و انجام رفتارهاي غيرعقلاني و افکار غير خردمندانه نزديک و نزديک مي کند.
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله جواني و حالات جواني را شاخه و شعبه اي از جنون معرفي مي نمايند لذا بر جوانان ماست که با مطالعه دقيق روحيات و اعمال و عکس العملهاي صادر از خود وجود حالات منفي را در خود به حداقل برسانند.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله):
الشباب شعبة من الجنون.
جواني (به خاطر غلبه احساسات و کم تجربگي) شعبه اي از بي خردي است.

نتيجه:

1- حالاتي در جواني وجود دارد که جنبه عقلاني ندارد.
2- حالات غير عقلاني دوره جواني را بايد شناخت.
3- اگر اين حالات منفي شناخته و کنترل نشود از ضعف عقل گذشته به جنون و ديوانگي مي انجامد.
4- عقل به دو قسم نظري و عملي تقسيم مي شود.
5- جنون دوره جواني ممکن است مربوط به ضعف عقل نظري و يا عقل عملي يا هر دو آنها باشد.
6- جوانان از راهها و شيوه هايي همچون تجربه اندوزي، استفاده از تجربه ديگران، تربيت صحيح، علم تاريخ مي توانند خردمندي را در خود تقويت نمايند.

حديث 10
جوانان کانون تبليغات

تجربه تاريخي و شواهد و تجربيات گواهي مي دهد که دين پذيري و ولايت پذيري براي مردم کاري سخت و مشکل مي باشد چرا که وجود قدرتهاي بانفوذ و حيله گريهاي فراوان، مشغوليات به دنيا، تبليغات بر عليه دين و اصول ديني، معمولا فاصله اي بين مردم و دين ايجاد مي کند کساني که درصدد ترويج حق و دين باوري مردم هستند بايد با شيوه هاي جذب آشنا بوده و ضمن آگاهي از روحيات مردم ( مردم شناسي) خصلتهاي رواني طبقات مردم را نيز بدانند تا تلاش آنان توأم با موفقيت باشد.
در روايت زير مي خوانيم که امام صادق عليه السلام در هنگام گزارش گرفتن از يک مبلغ ديني و عدم رضايت او از اقبال مردم به او توصيه مي نمايند که عمده سرمايه تبليغي خود متوجه نسل جوان نمايد چرا که آنان آمادگي پذيرش بيشتري دارند.
نکته مهمي که در اينجا لازم به تذکر است اينکه اساسا اين ديدگاه بايد در همه مبلغين ما به وجود آيد که هدف کارهاي مهم تبليغي خود را نسل جوان قرار دهند و تلاش کنند ضمن آشنائي با آداب تبليغ ويژه جوانان با ادبيات خاص گفتگوي با اين نسل و نيازهاي آنان خود را مهياي ورود به اين ميدان نمايند.
عن مولانا الصادق (عليه السلام) للأحول:
اتيت البصرة؟ قال: نعم، قال عليه السلام: کيف رأيت مسارعة الناس في هذا الامر و دخولهم فيه؟ فقال: و الله انهم لقليل، و لقد فعلوا ذلک وان ذلک لقليل، فقال: عليک بالأحداث، فانهم اسرع الي کل خير.
احول مي گويد امام صادق عليه السلام فرمودند به بصره رفتي؟ گفتم آري. فرمودند استقبال مردم را از مکتب اهل بيت چگونه ديدي؟ گفتم کمتر استقبال مي کنند. حضرت فرمودند: بر تو باد که با جوانان کار کني، چرا که آنان به سوي خير رغبت و سرعت بيشتري دارند.

از اين روايت مي فهميم:

1- عدم موفقيت سازمانها و يا مبلغين عدم توجه به جوانان و عدول از اصل جوان محوري است.
2- مبلغين ما بايد گزارش کار خود به افراد خيّر ارائه دهند و از آنان کسب راهنمائي نمايند.
3- کار مبلغين بايد ارزيابي شود و نقاط ضعف آنها به آنان گوشزد شود.
4- جوان محوري يکي از اصلي ترين علل موفقيت در تبليغ دين است لذا بايد آنان کانون تبليغ ديني قرار گيرند.
5- مبلغين ما در صورت عدم شناخت جوانان و ضعف در ايجاد ارتباط با جوانان با موفقيت چشمگير روبرو نخواهند شد.
6- لازم است مبلغين ما ادبيات خاص گفتگو و تبليغ با جوانان را بدانند و همت عالي آنان تماس و تبليغ بر جوانان باشد.
7- در بين طبقات و گروههاي اجتماعي جوانان آماده ترين گروه براي پذيرش دين و ولايت هستند.
8- جوانان به خاطر نو بودن شخصيت و آمادگي براي پذيرش خوبي ها آمادگي براي پذيرش هر کار خيري را دارند (اسرع الي کل خير).

حديث 11
جوانان و ازدواج

جواني به همراه خود مجموعه اي از حالات و رفتارها را در فرد بيدار مي کند که يکي از آن حالات بلوغ جنسي و گرايشهاي شهواني به جنس مخالف است وجود اين جاذبه هر چند طبيعي و خدادادي است اما در شرائطي خاص ممکن است جوان را به رفتارهاي جنسي غلط همچون هرز چشمي، ولگردي و گاهي از دست دادن حيا و سرمايه عفاف خود و آلودگي جنسي و يا خود ارضائي سوق دهد يکي از پيشنهادهاي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله به گروه جوانان، سيراب نمودن اين ميل غريزي در کادر ازدواج و از راه قانوني آن مي باشد که در اين صورت علاوه بر حفظ طرف ديگر ازدواج از اين ابتلائات و تشکيل يک خانواده براي تربيت و توليد نسلي ديگر از انسانها، قدرت خودکنترلي در افراد تقويت مي گردد و توان اخلاقي جوانان براي تسلط بر شهوت و غرائز ممکن خواهد شد.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله):
يا معشر الشباب من استطاع منکم الباد فليتزوج فانه اغض للبصر و احصن للفرج.
اي گروه جوانان هر يک از شما که قدرت ازدواج دارد حتما اقدام نمايد، چه اين خود بهترين وسيله اي است که چشم را از نگاههاي آلوده وخيانت آميز و عورت را از بي عفتي و گناه محافظت نمايد.
«مکارم الاخلاق، ص 197»

نتايج:

1- پيامبر با جوانان گفتگو داشته اند.
2- اندرز و نصيحت به جوانان لازم است.
3- ازدواج جوانان نياز به تشويق همه دارد و دستگاهها و مسئولين فرهنگي بايد در اين جهت تلاش کنند.
4- ازدواج هم درمان است و هم پيشگيري از خطاهاي آينده.
5- يکي از مهمترين عوامل کسب تقوي ازدواج است.
6- ازدواج قدرت خود کنترلي را در فرد افزايش مي دهد.
7- براي مبارزه با مفاسد اجتماعي بايد ازدواج جوانان را تسهيل نمود.
8- ممکن است ازدواج مشکلاتي به همراه داشته باشد اما مشکلات جنسي جوانان را عمدتا حل مي کند.
9- ممکن است جواناني استطاعت و توانائي ازدواج نداشته باشند که بايد ديگران احساس وظيفه کنند و به آنان کمک دهند.
10- جوانان بايد از راههاي گوناگون پاکدامني و تقوي خود را نگه دارند تا شرائط ازدواج براي آنان فراهم شود.

حديث 12
يکي از دو حالت

يکي از محوري ترين پديده هاي فضيلت آفرين علم و حکمت است. به همين دليل سخت مورد توجه اسلام و پيشوايان آن مي باشد به شکلي که امام صادق يکي از دو شکل و موضع علمي را براي جوانان مي طلبند و مي فرمايند جوان يا بايد در موضع يادگيري و آموزش و تعلم باشد يا در موضع تعليم و استادي و ياددهي، چه اگر چنين نباشد کوتاهي و ضعف شخصيت اوست و در پي اين کوتاهي يک روند منفي و رو به انحطاط براي او پديد خواهد آمد که نهايت آن گناه و معصيت در دنيا و عذاب دوزخ در آخرت خواهد بود.
پس جوانان ما به خاطر اينکه در زندگي، در گردونه يک حالت شکست روي شکست و ناکامي در ناکامي نگردند بايد به دانش آموزي و فراگيري علم و کارهاي علمي اهميت دهند.
قال الصادق (عليه السلام) :
لست احب ان اري الشاب منکم الّا غاديا في حالين اما عالما او متعلما، فان لم يفعل فرّط، فان فرّط ضيّع، فان ضيّع اثم، و ان اثم اسکن النار و الذي بعث محمدا بالحق.
دوست ندارم جواني از شما صبح کند مگر به دو حالت يا آماده يادگيري باشد و يا دانشمند و فهميده پس اگر چنين نباشد کوتاهي نموده، و اگر کوتاهي کند تباه مي شود و انسان تباه گناه کار است و چنين آدمي قسم به خداي پيامبر در آتش خواهد بود.

از اين روايت نتيجه مي گيريم:

1- رضايت ائمه طاهرين از جوانان در صورت علم آموزي و معلمي آنان است.
2- هر جوان در هر صبحگاه بايد با هدفهاي آموزشي روز را شروع کند (الا غاديا في حالين)
3- دانش آموزي و يا آموزگاري و يا هر دو توأم با هم يکي از عوامل مهم رشد و تربيت جوانان است.
4- بايد براي حفظ جوانان شرائط علم آموزي و پرداختن به تحقيق و پژوهش علمي را فراهم نمود.
5- جهالت و دوري از امور آموزشي موجب تضييع جوانان خواهد شد.
6- تضييع اوقات و سبکسري و جهالت منجر به معصيت مي شود.
7- گاهي ممکن است زندگي جوان دچار يک سيکل منفي شود.
8- جوانان مي توانند بر کرسي آموزگاري هم ايفاء نقش کنند.
منبع: مجله جوان و جواني در آيينه ي احاديث ائمه ي معصومين عليهم السلام